منظور از فراغت و نصب کردن در آیهی 7سورهی شرح چیست؟
فَإِذا فَرَغْتَ فَانْصَب،آنگاه كه فراغت يافتى منصوب كن.
از آغاز حركت از مدينه به سوى مكه تا بازگشت به مدينه آيات بسيارى بر پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله نازل شده كه تعدادى از آنها مربوط به حج است، ولى 21 آيه مستقيماً درباره غدير و پيام آن استوآیهی فرغت فانصب یکی ازآیاتی است که در حجةالوداع برپیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نازل شد.نقطهاى كه ارتباط دقيق اين آيه را با غدير روشن میكند فهميدن متعلق دو كلمه «فَرَغْتَ» و «فَانْصَبْ» است. آيا منظور فراغت از چه كارى و منصوب كردن چه كسى به چه منصبى است؟ احاديث وارده در تفسير آيه به غدير، بر اين دو نكته تأكيد خاصى دارند.
درباره متعلق «فَرَغْتَ» سه جهت به چشم مىیخورد كه منظور از همه آنها يك مطلب است، ولى هر يك از بُعد خاصى به مسئله مینگرد:
1. اذا فَرَغْتَ مِنْ حَجِّكَ[1] …، اذا فَرَغْتَ مِنْ حَجَّةِ الْوِداعِ[2] …
در اين روايت دو بُعد زمانى مورد تأكيد قرار گرفته و نشان دهنده آن است كه منصوب كردن اميرالمؤمنين عليه السلام در غدير پس از مراسم حج، آن هم در سال حجة الوداع انجام گرفته است.
2. اذا فَرَغْتَ مِنْ دُنْياكَ[3] …
در اين مورد اشاره به نصب مقام ولايت در آخر عمر پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله است.
3. اذا فَرَغْتَ مِنْ نَبُّوَتِكَ[4] …، اذا فَرَغْتَ مِنْ اقامَةِ الْفَرائِضَ[5] …، اذا فَرَغْتَ مِنْ اكْمالِ الشَّريعَةِ[6] …
در اين سه مورد آخرين رسالت بودن ابلاغ حكم ولايت مورد توجه است، و اين نكته با سه تعبير متفاوت مطرح شده است: نبوت، يعنى پس از انجام همه آنچه به عنوان نبوت بر عهده حضرت بود. اقامه فرائض، يعنى ولايت آخرين واجبى است كه پس از همه آنها اعلام شد. اكمال شريعت، يعنى چيزى از آنچه دين خداست باقى نماند و فقط ولايت باقى ماند كه بايد به عنوان روح حاكم بر آنها پس از پايان اعلان آنها مطرح شود.
درباره متعلق «فَانْصَبْ» بايد توجه داشت كه فعل «نَصَبَ» به معناى منصوب كردن دو مفعول مىخواهد كه يكى منصوب شونده و ديگرى منصبى است كه بدان منصوب میگردد. مفعول اول در شش حديث با ذكر نام حضرت به صورت «عَلِيّاً» آمده و در يك مورد «اميرالمؤمنين» آمده و در مورد ديگرى هم «عَلَمَكَ» ذكر شده است. مفعول دوم هم در يك مورد «وَصِيّاً» آمده، و در يك مورد «اماماً» ذكر شده، و در دو مورد «عَلَماً» مطرح شده و در دو حديث ديگر با حرف جر با كلمه «لِلْوِلايَة» آمده است، كه مجموع عبارات از اين قرار است:
1. فَانْصِبْ اميرَالْمُؤْمِنينَ.[7]
2. فَانْصِبْ عَلِيّاً.[8]
3. فَانْصِبْ عَلِيّاً اماماً.[9]
4. فَانْصِبْ عَلِيّاً لِلْوِلايَةِ.[10]
5. فَانْصِبْ عَلِيّاً وَصِيّاً.[11]
6. فَانْصِبْ عَلِيّاً عَلَماً لِلنّاسِ.[12]
7. فَانْصِبْ عَلَمَكَ وَ اعْلِنْ وَصِيَّكَ.[13]
هر يك از اين كلمات نيز يادآور بُعدى از ولايت مطلقه اميرالمؤمنين عليه السلام است.امامت به معناى پيشوايى و رهبرى مردم، وصايت از بُعد جانشينى پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله، عَلَم بودن به معناى انحصار و تنها نشانِ هدايت بودن على بن ابى طالب عليه السلام است.
______________________________
[1] بحار الانوار: ج 36 ص 135 ح 91.
[2] بحار الانوار: ج 36 ص 133.
[3] مناقب ابن شهر آشوب: ج 2 ص 226.
[4] تأويل الآيات: ج 2 ص 811.
[5] شرح الاخبار: ج 1 ص 245 ح 270.
[6] مناقب ابن شهر آشوب: ج 2 ص 226.
[7] بحار الانوار: ج 36 ص 133.
[8] شرح الاخبار: ج 1 ص 245 ح 270.
[9] مناقب ابن شهر آشوب: ج 2 ص 226.
[10] مناقب ابن شهر آشوب: ج 2 ص 226. شواهد التنزيل: ج 2 ص 451 ح 1116.
[11] تأويل الآيات: ج 2 ص 811، 812. بحار الانوار: ج 36 ص 133 ح 87.
[12] بحار الانوار: ج 36 ص 135 ح 91.
[13] بحار الانوار: ج 38 ص 142 ح 105.
منبع اصلی: انصارى، محمدباقر، غدير در قرآن، قرآن در غدير، 3جلد، ج 1،صص49-25،دليل ما - ايران - قم، چاپ: 1، 1387 ه.ش.