نماز جماعت در مجلس عروسی
شب عروسیمان در آن گیر و دار پذیرایی از مهمانها،به من گفت:بیا نماز جماعت….
گفتم:نه الآن درست نیسیت،آخه مردم چی میگن.
گفت:چی میخوان بگن؟
گفتم:میخندن به ما.گفت:به این چیزا اصلا اهمیت نده.
اذان که گفته شد، بلندشد نماز بخواند.دید همه نشستهاند و کسی از جا بلند نمیشود.از همهی مهمانها خواست که آماده شوند برای نماز جماعت.
همه هاج و واج به هم نگاه میکردند.نماز جماعت در مجلس عروسی؟عجیب بود. سابقه نداشت.کمکم همه آماده نماز شدند.
گفتند:به شرط این که خود داماد امام جماعت بشه.با اصرار همه،نماز جماعت را به امامت سید مسعود خواندیم؛نمازی که هیچوقت از حافظهمان پاک نمیشود.
___________________________
منبع:به رنگ صبح،ص66
روای:همسر شهید سید مسعود طاهری